تسلیم شوم دزد حرفهای در مرحله غول یک
تاریخ انتشار: ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۶۹۲۸۳۷
سوهان روح آدم، غم و اندوه و ملال است که در هر نقطه از زندگی چنان درون فرد را ریزریز میکند که برای رهایی از آن هر فردی چنگ به هرجایی میزند تا از آن راه گریزی پیدا کند، اما راهی نیست به هر سو که بنگرید باز ملال است و ملال است و ملال! پس چه باید کرد؟
به گزارش ایران؛ عدهای در درستترین جای ممکن قرار گرفته و برای زندگی به دنبال معنایی میروند؛ معنایی که آنها را از آن همه اندوه و غم نجات میدهد، عدهای، اما راه میانه را با فراغت و رهایی برمیگزینند که این انتخاب نه دایمی بلکه، چون مسکن برای سردردهای میگرنی موقت است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ناصر با ۳۹ سال سن جزو همین دسته آخر است؛ بچه جنوب شهری که در سال ۸۶ تا ۸۹ به ته خط رسیده بود و در کوچهپسکوچههای تهران با دله دزدی مواد مصرفی خود را تأمین میکرد تا اینکه دستگیر شد و ۳ سال زندان به او فرصتی میدهد تا به زندگی دوباره بیندیشد؛ زندگیای که میخواست برای خانوادهاش تبدیل به بهشت کند و دختر نوجوانش را آن روزها به خانه بخت بفرستد.
سال ۹۲ از زندان آزاد میشود و یک زندگی سالم را شروع میکند. با وجود اینکه بارها در کمپ گفته شده بود نباید در محل بازی یا شرایطی که مواد وجود دارد، حضور داشته باشید، در بازار پردهفروشهای مولوی شروع به کار میکند؛ جایی که انواع مواد افیونی در آن مثل نقل و نبات توسط سوداگران مرگ پخش میشود.
ناصر، اما انتخابش را کرده است و میخواهد زندگی خوبی برای زن و فرزندانش بسازد، میخواهد روزی دخترش را عروس کند. میخواهد همسرش را هر روز خوشحال کند، میخواهد انسانی باشد که وقتی نام او به زبان میآید دیگر هیچیک از اعضای خانوادهاش، از آن اسم خجالتزده نشوند. آری ناصر هدف دارد و همین هدف است که به زندگی او معنا میدهد. همین هدف است که او را از زندگی با ملال نجات میدهد.
تا اینکه یک روز غرور سرتاپای او را فراگرفته و فکر میکند دیگر معتاد نمیشود و دقیقاً همین نقطه است که آغاز سقوط او را رقم میزند. روزبهروز از هدفش دور شده و رفیقبازیهایش دوباره شروع میشود. پس حالا که اسیر غول نفس خود شده باید برای مصرف، غولترین مواد افیونی را انتخاب کند پس مستقیم، جنس را روی زرورق ریخته، سیگاری روشن میکند تا دود هروئین را که به تنهایی از گلوی آدمی پایین نمیرود، مصرف کند.
به مرور توان کار کردن خود را از دست میدهد، به مرور اهدافش برای زن و دخترش را از یاد میبرد و به مرور نیست میشود.
شروع به سرقت محتویات داخل خودرو در مناطق جنوب تهران میکند تا با هر لاستیک و ابزاری که از صندوق عقب ماشینها با خود میبرد، بتواند چند گرمی جرم برای خود خریداری کند. هر روز نیز این سرقتها بیشتر میشوند، چرا که برای فراموشی همه این اتفاقات باید مواد بیشتری مصرف شود تا شاید آن مواد روی سرش خط انداخته و نیستی خود را با غرق شدن در هروئین از یاد ببرد.
اما هرچقدر نیز که آدم زرنگ باشد در نهایت روزی گیر خواهد افتاد، مثل ناصر که توسط پایگاه ۱۰ پلیس آگاهی دستگیر شده است.
ناصر در پاسخ به این سؤال که با چه روشی اقدام به دزدی میکردی، توضیح میدهد: کوچهپسکوچهها را میگشتم و وقتی میدیدم یک ماشین امنیت زیادی ندارد و همچنین آن کوچه برای دزدی امن است، قفل صندوق عقب ماشینها را تخریب میکردم و هرچه داشتند با خود میبردم. لاستیکها را نیز معمولاً برای ۳ مالخری که هماکنون دستگیر شدهاند، میبردم.
او ادامه میدهد: آنقدر درگیر مواد مخدر بودم که اصلاً نفهمیدم چطور دستگیر شدم، اما در کل همیشه سعی میکردم از مکانهایی دزدی کنم که کوچههایش دوربین نداشتند.
ناصر در پاسخ به این سؤال که مدتی زندگی سالمی داشتی و در پردهفروشی کار میکردی حال آیا به خاطر غول ۲ – اشاره به مراحل غول یک و دو و سه در ترک اعتیاد و پاک شدن معتادان دارد - دوباره مواد مصرف کردی، اظهار کرد: آقا این حرفها چیست؟ من زن و بچهدار هستم و همه زندگی من آنها هستند، اما بالاخره مشکلات زندگی، خستگی و رفیقبازی باعث شد تا دوباره مصرف کنم. من به خاطر غول دو و سه مواد نزدم بلکه با غول یک به این جهنم ورود پیدا کردم، حالا نیز پشیمان هستم و این بار حتماً به آن راه برنخواهم گشت چرا که دخترم دم بخت است و نمیخواهم موجب سرافکندگی او شوم.
یکی از مالخران میگوید: من با ناصر رفیق قدیمی و بچهمحل بودیم که او اموال دزدی را برای من میآورد و من آنها را در بازار خلازیل میفروختم. من نیز اشتباه کردم و حتی لاستیکهایی را که اکنون از ما میخواهند به تعداد گفته شده از نو خریدم تا به شکات پس بدهم.
سرهنگ وحید ذاکری رئیس پایگاه ۱۰ پلیس آگاهی درباره این سارق و ۳ مالخر دستگیر شده، میگوید: بعد از شکایت تعدادی از شهروندان مبنی بر دزدیده شدن محتویات خودروی آنها، تحقیقات پلیسی توسط کارآگاهان ما آغاز شد که بسرعت توانستیم این افراد را شناسایی و دستگیر کنیم.
او ادامه میدهد: تا کنون این افراد به بیش از صدها مورد دزدی و فروش محتویات داخل خودرو اعتراف کردهاند که میزان اموال سرقتی بیش از یک میلیارد تومان برآورد شده است.
منبع: فرارو
کلیدواژه: سارق حرفه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۶۹۲۸۳۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نمایشگاه صنایع دستی در شاهرود گشایش یافت
به گزارش خبرنگار مهر، نمایشگاه هنرجویان رشته صنایع دستی هنرستان فنی و حرفه ای شهدای هفتم تیر شاهرود در گالری سیب مجتمع فرهنگی و هنری مهر ارشاد اسلامی با حضور مسئولان شهرستانی گشایش یافت.
مسئول نمایشگاه صبح سه شنبه و در جمع خبرنگاران همزمان با صبح سه شنبه در گالری سیب ارشاد اسلامی شاهرود بیان کرد: تابلو فرش، گواش، نقاشی، بافت گلیم و جاجیم و دست بافت ها در زمره آثار به نمایش گذاشته شده در این نمایش است.
معصومه بزرگمهر بیان کرد: این نمایشگاه از آثار ۵۵ دانش آموز هنرستان فنی و حرفه ای هفتم تیر شاهرود تشکیل شده که در پایه های دهم یازدهم و دوازدهم گرایش فرش تحصیل می کنند.
وی با بیان اینکه ۲۰۰ اثر در این رویداد هنری به نمایش گذاشته شده است، ابراز کرد: این نمایشگاه از ساعت ۸ تا ۱۲ و ۱۷ تا ۲۰ به روی علاقمندان به صنایع دستی به خصوص دست بافت ها و تابلو فرش باز است.
نمایشگاه هنرجویان رشته صنایع دستی هنرستان فنی و حرفهای شهدای هفتم تیر شاهرود تلاش دارد که صنایع دستی را با هنرها و سلیقه های نسل امروز تلفیق و تاثیرگذاری بیشتری را در بین مخاطبان داشته باشد.
کد خبر 6092804